برایم نوشته بودی دلسردم گفتم در آُفتاب نگاهم گرم شو -
گفتی اما من بجز شب چیزی نمی بینم گفتم تو مهتابم شو
گفتی امیدم را باد ربود گفتم به معنای وجدم پی بر
گفتی سالهای از دست رفته- کینه های که به دل دارم ؟ گفتم گودالی کن و برای همیشه از انان خداخافظی کن
گفتی اگر جوانه زد. گفتم تو برویش نیلوفر آبی نقش کن
چهرات خندان شد اما هنوز ته دلت ناراضی . به تو گفتم تو خود را درون من جستجو کن تو گفتی که مدتهااست که غرق وجودت شدم اما این عشق است که مرا ...........