جدائی

چگونه خواهم توانست خندهای زیبایت را از سر به در کنم
چگونه غم فراغ تو را در دلم خاموش کنم
چگونه بی تو من پرواز کنم
چگونه خواهم توانست روزهای خوش با تو بودن را به دست سرد فراموشی بسپارم
چگونه جای خالی گرم نگاه پر مهرت را زه یاد ببرم 
چگونه دوباره به تو بگویم دوست دارم 
چگونه گریه های شبانه ام را بی تو ترک کنم 
چگونه تنها بودن را سر کنم
چگونه ...................... 

سفر

سفری پر طلاطم به اعماق وجودم کردم
اما جز  قلبی شکسته چیزی نیافتم
وقتی که می رفتی
تمام اینه های قلبم را شکستی
اما من هنوز تورا ........

کوچ

کوچ نمی کنم
دریای  دلم خون است
به کدام راه نرفته باید می رفتم
که تورا
که تو را درلحضه  واپسین مرگم می دیدم
آخرین کوچ من پرواز از قفس تن است
روزی که به روح بی کرانش عاشقانه وصل می شوم

کوچ ... کو چ ...