خواهد آمد فردا
می روی تو در خیابان
ناگهان بر دوش سنگ دیوار
عکسی تو را بر زمین خواهد خوشکاند
عکس من نقش بر کاغذی سفید باحاشیشه ای سیاه
افسوس که دیر است برای تو
تو دیگر هیچ گاه نخواهی توانست به من بگوئی
دوستت دارم
تکه های دل شکسته ام را با عاشقان قسمت خواهم کرد
دل شکسته ام را بر موج سوار خواهم کرد تا دگر
دختری چینی بند زن تواند - دوزد - تکه های آن را
خواهم اویخت بر دروازه شهر تا که رندان ببرند بر تارج
که مبادا عاشق پیشه ای باز بیاید و تکه ها آن را برهم بند بزند
اما ....