زندگی با تو را در رو یاها با رها مرور کردم
با تو پرواز کردم با تو خواندم و بی تو گر یه سر دادم اشکی به پهنای تمام وجودم ؛ رازهایم را با تو گفتم و بغضم را شکستم -می اند یشم به تو که آخرین راهی برای خو شبختی
تو تنها ستاره ای من در آسمانم هستی ام هستی
بمان نرو
من تورا دوست دارم ؛من تو را می پرستم و من تورا می خوانم تو تنها راه زندگیم هستی تو تنها راز بزرگ حیاتم هستی میدانم تونیز مرا دوست داری
تو دوباره سکوت کردی و در سکوتت حرفی سنگین نهفته
دوست دارم دوست دارم و دوست دارم
با من تند مگو با من مدارا کن که تو تنها سمت سکه خوشبختی من هستی من تو با هم آشیانه ای خواهیم ساخت به بلندای آسمان بی کران
و تو تنها کسی خواهی بود که در تمام لحضه هایم در کنارم خواهی بود و تنها کسی که در هنگام مرگ بر لبانم بوسه ای گرم نثار خواهی کرد
و تنها کسی که پیمان زندگیئی به پهنای دنیا خواهم بست بر تو قسم خواهم خورد و تنها تو را خواهم خواند تا حلقه پیمان بردست خواهیم کرد
پس کلمات را از من دریغ نکن و بار ها بگو بوسهای زیبایت دستان گرمت که همیشه همواره روح زندگی من بوده دوستت دارم